۱۰ آبان ۱۳۸۸

آدمها آدمها


از صبح تا ظهر از پله های دانشکده بالا و پایین می رم و در اتاقهای تاریک دم این استاد و اون استاد را می بینم و در فضای پر از کینه و نفرت و حسادتی که همه دارن زیرآب یکدیگر را می زنند، از این رودخانه گل آلود، ماهی لاغر و مردنی رساله ام را با هزار دوز و کلک عبور می دم....

عصر از دانشکده می یام بیرون، می رم از بوفه یه نسکافه می گیرم ، روی نیمکت سبز ، زیر درختان پاییزی می شینم و به ابرهای آسمان ، چمن های خیس و برگهای زرد نگاه می کنم و با احساس نسیم سرد و دلچسب... اجازه می دم که سکوت وآرامش دوباره به تنم برگرده...

۱۵ نظر:

زنبق د ره گفت...

الان فضولی ام گل کرد ببینم کدوم دانشگاه درس می خونی؟

فکر کن من یکهو و ناشناس رسیدم و فقظ دارم می پرسم کدوم دانشگاه درس می خونی

ببخشید ها ولی خب فضولی ام گل کرد دیگر
یکهو فضایش به نظرم بیش از اندازه آشنا آمد

زیژخک دیوانه گفت...

رفتم تو موود دانشگاه بد جور...

نسیم پاییز و چای یا نسکافه و های بای های بین کلاس ها...

خسته گفت...

بقول اخوان ثالث پادشاه فصل ها پاییز! تو که به اون اتاقای تنگ و تاریک تعلق نداری پس ببخشش به خودشون. دلت رو بده به بوی بارون...

زهره اسدپور گفت...

وای .......
این نسیم سرد دلچسب چه معجزه ها که نمی کنه! فقط اگه دود و آلودگی رو ازش کم کنیم...
می بوسمت گیس طلا جون

الهام - روح پرتابل گفت...

همینه لامصب
فضای دانشگاه اینه
فضای دفتر مدرسه اینه
فضای اداره ی دولتی اینه
جدیداً فضای شرکت های خصوصی هم داره این مدلی می شه
عین یه ابر سربی مسموم و سنگین این جو داره روی همه جا می شینه
هنوز برای پهن شدن توی محیط های شاد با دوستی های بی ریا موفق نبوده، امیدوارم به این زودی ها هم موفق نشه وگرنه آخرین پناهگاه صمیمی مون رو (بعد از خانواده) از دست می دیم.

الهام - روح پرتابل گفت...

اوه ببخشید یادم رفت بگم که با اجازه مطلبتون لینک شد

كيقباد گفت...

راضي ، رضا ، رضايت ، رضايتمندي ؟!
مطلق ؟ نسبي ؟
كاش سر و كار به هيچ اداره و سازمان و وزارتخانه و ... نمي افتاد.
زندگي يي ، شغلي ، روزگاري سراغ داريد بي هيچ سروكاري با اينها ؟

بابونه گفت...

خسته نباشي همشهري بانو...

mehrnoosh گفت...

امسال از پاييز كم آوردم... نميتونم مثه هميشه حسش كنم!اينم از اون حسهاي بده!

ناشناس گفت...

مواظب زانوهات باش . پله دشمن زانوئه

حواس پرت گفت...

سناریوی آشناییست برای من!

زنبق د ره گفت...

خب کاش اینجا امکان کامنت گذاری خصوصی داشت که هرچی آدم می نویسه صاف نیاد تو کامنتدونی
خب شاید آدم یک کار خصوصی داشت
شاید یک سوال خصوصی داشت
آخه شاید آدم نخواست ایمیل بزنه حتما
ولی خب می زنیم دیگه
چاره ای نیست

سنـدباد گفت...

موفق باشی گیسو جان

محمدرضا گفت...

بايد پاييز دانشكده فني علوم تحقيقات رو تجربه كرده باشي تا فرقهايي كه با توصيف تو شده رو ببيني
يَني ها .. يه ي توصيف خوبو كِردي از اي دانشگو كه توش زيراب زنيه وا
:)

پوپک گفت...

هومم تصور این صحنه هم دلپذیر بود

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...