۲۷ آذر ۱۳۸۸

اسمارت گیس طلا2

- از کجا منو شناخت؟ فقط دوبار زنگ زدم به این مغازه
- چون گفتی سلام روزتون به خیر
- خب هرمشتری ممکنه پشت تلفن همینو بگه
- آره اما فقط یه گیس طلا هربار ساعت هفتِ شب این جمله را می گه

۸ نظر:

نینا گفت...

ساعت 7 شب و روز به خیر !!!!!!!
ها ها ها ها (آیکون نداری مجبور شدم صدا گذاری کنم )

sherry گفت...

سلام
نمی دونم از لینک کدوم یکی از خواننده هات پیدات کردم، اما خوشحالم از بافتن بلاگت
خوشگل روان صمیمی و بی شیله پیله می نویسی.
خواننده ات شدم عزیز و کلی از بلاگت رو خوندم و با بعضیشون به شدت خندیدم، مثل اون گیس طلای درونت که نمی گذاشت با آرامش غصه ات! رو بخوری.
همیشه شاد و سلامت باشی خانمی

ارماییل گفت...

:))

گیس طلا قالب قدیمیت خیلی خوشگل تر بود

seabird گفت...

عجب گيس طلايي!

ناشناس گفت...

نگران نباش . فكر ميكنه از آمريكا زنگ زدي !

آرام گفت...

7 شب و روز بخیر ؟ معلومه راحت می شناستت خانم ... اون پست قبلی ... اون زن دردکشیده ، اعصابم خرد شد و خیلی ... خیلی ....

گلادياتور گفت...

شايد
اما ييادت رفت بگي
شب آدما فيلسوف مي شند

ناشناس گفت...

دوست دارم
خیلی

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...