مادرک باخواهرها رفتن جلوی پارلمان. مامان به مجسمه ها نگاه کرده و گفته :برین ایی ارسطو، افلاطونو پیدا کنین، می خوام باهاشون عکس بیگیرم
اونا رفتن و برگشتن دیدن مامان داره واسه شادی روح همه اونا فاتحه می فرسته!
تازه بعدشم نذر کرده که دوباره ایی دانشمندا بطلبنش!
اونا رفتن و برگشتن دیدن مامان داره واسه شادی روح همه اونا فاتحه می فرسته!
تازه بعدشم نذر کرده که دوباره ایی دانشمندا بطلبنش!
۷ نظر:
نفس من بيده اين مادرك.
خدا حفظشون كنه.
باور کن گیس طلا این دفعه از عشق مادرک اشکم در اومد...جدی میگم...بووووس
salam gil tala jan, nemidoni man cheghadr az madraket khosham miad. aslan shakhsiateshon ye halate aramesh behem mide. akhe khieli kheili bamazeo sade hastan :)
این مامانت خیلی باحال و دل پاکه گیس طلا جون خدا برات تا ابد نگهت داره
خدا حفظشون کنه این مادر بامزه شمارو
واای خداااا...
چه دل پاکی دارند ایشون
خدا حفظشون کنه
ممنون بانو....
باور کن هر روز میخونمت اما از مود سگی اینروزامه اگه کامنتی نمیزارم...
یعنی من عاشششق این مادرکم...
ارسال یک نظر