۱۱ خرداد ۱۳۹۱

کارگردان بدبخت شد

خب من دیدم با این سریال فرینج نمی تونم به کار و زندگیم برسم به همین علت یک چند روزی پشت سر هم با وجود تحمل دردهای چشمی و سری و گردنی تمام قسمتهایی که خواهرک برایم روی هارد ریخته بودم را دیدم

که می شد تا اخر فصل سه و بعد از اون پس از گذروندن چندین روز افسردگی بابت نداشتن بقیه فصلها سرانجام امروز به زندگی بازگشتم و بازنویسی فیلمنامه ای که مدتها بود پشت گوش انداخته بودم را آغاز کردم

امروز یک چند صفحه ای باز نویسی کردم و نمی دونم چی شد که دوباره هاردم را چک کردم و حدس بزنید چی شد

فصل چهار فرینج اونجا بود

درک می کنید

احساس یه خرگوش گرسنه  وسط مزرعه هویج

من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خب ازش الهام میگیری ... کارگردان خوشبخت میشود :))

حامد گفت...

من بعد از لاست و فرار از زندان دیگه تلاش کردم توی این موقعیت خودمو قرار ندم.. یعنی سعی میکنم اگه تلوزیون هم داره سریال نشون میده کنالو عوض کنم.. هرچند که اسپارتاکوس و همین فرنچ و یا بازی ترون داره منو وسوسه میکنه.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...