یه دوست دارم به اسم ملی که در عموم مهمانی ها با یک رکابی سفید مردانه ظاهر می شود. تو مهمونی امشب دیکه همه شاکی شده بودن و می خواستن زیر پیراهنی را جر بدن تا از شرش خلاص بشن
بعد از کلی کل کل که حالمونو بهم زدی و برو یه کم لباس بخر و اخه چرا و اینا
که اونم با خونسردی به تمام متلکها جواب می داد که دوست دارم و دلم می خواد و توش راحتم
آخر شب معلوم شد هر مهمونی که می یاد با خودش بلوز می یاره اما خب حوصله اش نمی شه از تو کیف درش بیاره و بپوشه
۲ نظر:
بابا بی خیال دیگه دست ما رو از پشت بسه :)) ولی بخدا منم همینم :)) البته شیرازیم
هاهاها..
خیلی آدم راحتی باید باشه!
ارسال یک نظر