امروز صبح رفتم دندان پزشكي
بعله كار ترسناكي است
اينقدر ترسناك بود كه تا آخر شب داشتم به خودم كادو مي دادم بابت اين همه شجاعت و دلاوري كه نشون دادم
براي خودم شنيسل سفارش دادم
رفتم ماساژ با گوي! ( والا منم اولين بار بود شنيده بودم يه صد مدل كرم ماليدن رو صورتم بعد هم با يك گوله داغ و يه گوله سرد پك و پوز را ماساژ دادن و آخرش هم دوباره ماسك و فيلان )
بعد رفتم يه كافي شاپ كه حياط بامزه اي داشت و چاي ميوه هاي جنگلي خوردم و كيك شكلاتي، بامزه يه بچه بود كه از طبقه چهارم اپارتمان مسلط به حياط كافي شاپ داد مي زد بريد خونه هاتون و من براش دس تكون مي دادم و اونم جواب مي داد و بوس مي فرستاد
بعد اومدم تو هفت تير مغازه گردي و براي رها دو تا مانتو خريدم( حوصله خريد نداره اولا، دوما حراجهاي عجيب و ارزون فقط به پست من مي خوره)
براي خودم هم دو تا روميزي خوشگل
بعد هم اومدم خونه چيپس و ماست موسير مي خورم و سريال شيم لس نگاه مي كنم
۱ نظر:
خوب من امشب پرکردگی هفته قبل رو تصحیح کردم، دندون جلویی رو پایین گلس و بالا کمپوزیت پر کردم، و آسیاب آخر رو سه جهته پر کردم و الانم از دردش نمیتونم بخوابم.. کجا برم؟ مریخ؟
ارسال یک نظر