۲۵ شهریور ۱۳۹۶

تبصره: حديثي هست نمي دونم از كي و كجا كه مي گه: بترس از آدمي كه خودش را پست مي شمارد

همكاري دارم كه ازش بيزارم، دلايلي هم دارم، دروغگو است، تهمت مي زند  و بدتر از همه بيسواد است ، اطلاعاتش در حد كارداني هم نيست چه برسد به دكترا، آن وقت اصرار دارد سخت ترين واحد ها را بگيرد و سر كلاس خاطره تعريف مي كند
به شيوه خودم كاملا عواطفم را نشان دادم و از او دوري مي كنم  ، اينقدر تابلو كه تمام همكاران و دانشجويان هم مي فهمند و طبعا انتظار دارم كه او هم متوجه شود 
حالا او چه مي كند؟ 
به گرمي سلام مي كند، زمان  أمدن و رفتنم بلند مي شود، مدام سر گفتگو را باز مي كند ودر حالي كه من نگاهش نمي كنم و سوالاتش را بله و خير جواب مي دهم ، جلوي جمع ضايعش مي كنم  و اشتباهاتش را توي چشمش فرو مي كنم و
و حيرتزده ام مي كند وقتي مي داند كه مي دانم لحظاتي پيش زير آب مرا هم  زده و  همچنان به پاچه خواري اش ادامه مي دهد 
حالا تصور كنيد سر جلسه دفاع هستم و اون در حال دادن اطلاعاتي  كاملا غلط  است كه تو تلگرام دانشجوم يه فيلم فرستاده از پنگوئني كه مي زنه تو سر يه پنگوئن ديگه و مي اندازتش تو آب و زيرش نوشته : عواطف شما نسب به فلاني
چنان خنديدم كه فلاني جمله اش يادش رفت و تا گردن قرمز شد

هیچ نظری موجود نیست:

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...