تو مترو یه خانم لاغر و مانتویی با صدایی نازک داشت سی دی یک دکترروانشناس را تبلیغ می کرد و توضیح می داد: درمان وسواس ...انرژی مثبت...زندگی خلاق ...چگونه با همسرانمان....
کنارش یه زن تپل چادری با صدای کلفت داشت بند انداز می فروخت: خانما جوش نمی زنید...هرکی برده راضی بود...پول زور هم به این آرایشگاهها نمی دین...
فقط تو ایران همچین صحنه ای را می شه دید...دوسش دارم این دنیای پست مدرنو...
۱۵ تیر ۱۳۸۷
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر