۱۰ خرداد ۱۳۸۸

بدون شرح

36 ساله است .تحصیلکرده و کارمند ارشد یک وزارت خانه ، قصد ازدواج دارد. او را به مهمانی دعوت کردم تا برادر یکی از دوستانم را به او معرفی کنم. نیامد، چند روز بعد گفت که چون می دانسته مهمانی تا 12 به طول خواهد انجامید نیامده، چون پدر ومادرش اجازه نمی دهند دیر به خانه بیاید.

۲۵ نظر:

b-m گفت...

واقعا بدون شرح!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

زهره گفت...

عجب!
ادم ب این سر به راهی چطور تا حالا ازدواج نکرده ؟؟؟؟؟؟؟؟

ناشناس گفت...

so what?

ناشناس گفت...

gistalaye aziz:
lotfan commentha ra chek kon.Baziha vahshtnak biadabaneh ast

Gooya baziha mariz haastand..

ناشناس گفت...

من هم اين مشكل رو با دوستام هميشه داشتمم ...

قرمه سبزی گفت...

اگه قرمه سبزی بلده درست کنه منو بهش معرفی کن

دختر مهربون گفت...

فکر کنم این در خون دخترای ایران - اینقدر مقید بودن و همین هم باعث میشه جلوی پیشرفتشون گرفته بشه ;)

ناشناس گفت...

خیلی هم بدون شرح نیست
من بیست و هشت سالمه
اما با هر کی که حرف می زنم با تلفن چه خواهرم باشه چه دوستم چه همکارم
مامانم باید بیاد و دو کلمه باهاش حرف بزنه تا بدونه کیه و البته بعدش هم باید ریز مکالمات رو براش گزارش کنم!!
رفت و آمد هم که هیچ !
فقط در حد اداره و خانه
اونم اگه پنج دقیقه دیرتر برسم خانم و آقا جفتشون توی کوچه درحال انتظار کشیدن هستند

کیقباد گفت...

شاید تا کسی پدر و مادر نباشد نگرانی آنها را نشناسد . اما براستی جای هیچ نگرانی برای دیر آمدن نیست؟
نیمه شب که جای خود دارد نگرانی برای فرزندان همیشگی است در هر سنی که باشند. به روی خود نمی آوریم . گرچه این خانم شاید محدودیت زیادی داشته باشد اما احترامش به پدر و مادر ستودنی است .آنهم در این دوره و زمانه و تو این جامعه .البته به نظر بنده .

fafa گفت...

ديگه تكليفش مشخصه اين بايد منتظر خاله و خانباجي طرف باشه كه بيان در خونشون رو بزنند و اجازه بخوان و از اين حرفا ديگه... نه آشنايي به سبك مدرن...

ناشناس گفت...

من هم وقتی برای ممانعت از کاری دلیل موجهی ندارم پای مادرم رو وسط می کشم
مطمئن باشید اون خانم 36 ساله برای شرکت در اون مهمونی به اجازه والدینش احتیاجی نداشته
به دلیلی نمی خواسته شرکت کنه و برای این که مخاطبش رو ناراحت نکنه از والدینش مایه گذاشته

ناشناس گفت...

این بدبختی مملکت ماست. که دختری با این همه توانایی و قابلیت باز باید در این سن به حرف مادر و پدرش گوش بدهد. احترام به خانه و پدر و مادر حرف دیگری ست و اطاعت حرف دیگر. واقعا جای تاسف دارد.

شهرزاد گفت...

بنظرم دختر کاردرستی کرده که به این خواسته مادروپدرش احترام گذاشته و عمل کرده

ناشناس گفت...

khob che eshkali dare in khanoom

super tahsilkarde ta 360 saligish

mehmoon khoone baba va maman janesh khahad bood. noosh joonesh

albate inam begam hala na inke
ezdevaj ash soozandei bashe ke

albate kheili khoobesh chera ke
na. yek zan ezdevaj karde pashiman

همفری بوگارت گفت...

زندگی تو خانواده های سنتی این طبعات رو هم داره .من چند پسر اینجوری رو میشناسم .
اینم مدلی از زندگیه و اون بهش عادت کرده

نگار ایرانی گفت...

ناامید نشو ،این دفعه ناهار دعوتش کن ببین میاد؟
بعضی ها یه غرور خاصی دارن که مانع ازدواجشون میشه،بعضی ها هم خیلی سهل انگارانه به موضوع نگاه میکنند.یک دوستی داشتم که روزی که قرار بود بره یه پسری رو ببیننه نرفت، ازش پرسیدم چرا نرفتی ؟ گفت آخه اون روز کارم زیاد بود وقت نداشتم برم،به همین راحتی !

قرمه سبزی گفت...

حله ... منتها من یه مشکل کوچولو دارم.. اوه اوه اوه زنم اومد ... من برم ... ببین شتر دیدی ندیدی

آرام گفت...

مقوله ی احترام به پدر و مادر و ... به کنار . فکر می کنم ایشون بهتره تا زمانی که نیاز به اجازه داره تصمیم به ازدواج نگیره !

SunWalker گفت...

همونه تا الان رو دست مامانش اینا مونده!

ناشناس گفت...

همه كم و بيش درد عدم استقلال داريم :(

sahar گفت...

ba mazze! s

دختر فروردین گفت...

بهتره مینوشتی که یک پسر بچه 36ساله .

دختر فروردین گفت...

ببخشید دختر بچه 36 ساله حواسم یهو پرت شد.

هستی گفت...

دختر خوب به این میگن

ناشناس گفت...

:)

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...