۱۴ فروردین ۱۳۹۱

بهار شیراز

روز 13 بدر به باغی در قصردشت رفتم. محله مادر و پدری
و با یاران قدیمی دیدار تازه کردم.
لاله حافظ سفید و قرمز و شیربرنچ سفید وسبز
ارغوان و بوداغ
نارنج با میوه های پرآب پاییزی
انار با برگچه های تازه تنجه زده اش
و شکوفه ها ...شکوفه ها...شکوفه ها

























۸ نظر:

زهره- مامان نازلی گفت...

یهو دلم برات تنگ شد... مطمئن نیستم منو یادت بیاد اما خوشحالم که هنوز انقدر خوب می نویسی ... می بوسمت گیس طلای خوب ما

زهره مامان نازلی گفت...

یعنی نشستم یه نفس دارم نوشته هات رو می خونم...:)

گیس طلا گفت...

معلومه که یادمت هست .و خاطرات دوران دانشجویی پر شر و شورت خانم شورشی

ناشناس گفت...

dasto deleton shadab
che ziba be tasvir keshidin va neveshtin..
mamon az in hame zahamt-talash
Naser-Istanbul

زهره مامان نازلی گفت...

گیس طلای نازنین، چه جوری میشه باهات ارتباط داشت؟ من نمی تونم برات پیغام خصوصی بفرستم ؟

گیس طلا گفت...

زهره جان تو بلاگفا هم عین همین وبلاگ را دارم gistela.blogfa.com
اونا می تونی خصوصی بذاری
ایمیل هم هست
gistela0@gmail.com

ناشناس گفت...

عکس اول رو که دیدم یکهو دلم لرزید. چندتا سیزده بدر هست که دیگه شیراز نبودم؟ اگه یک روز صبح پاشدم و دیگه عاشق شیراز نبودم حتما مردم....
هرجای دنیا سفر می کنم و یک زیبایی می بینم بی اختیار می گم : آخ مثل شیرازه....

AmirHosein Asadpour گفت...

اگه اسم این گلا رو میدونی مدیونی اگه بهم نگی

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...