- ووی دختر، گمونوم دوباره جنا پیرنوم بردن
-بلوز تو به چه درد جن جماعت می خوره
- می برن که بوپوشن
- قبلا هم برده بودن چیزی؟
- ها او دفه ام تشکوم برده بودن
- تشکت برای عروس دوماد برده بودن
- نم دونم آم لکِش کِرده بودن
-بلوز تو به چه درد جن جماعت می خوره
- می برن که بوپوشن
- قبلا هم برده بودن چیزی؟
- ها او دفه ام تشکوم برده بودن
- تشکت برای عروس دوماد برده بودن
- نم دونم آم لکِش کِرده بودن
۲ نظر:
این گفتگوهای مادرک ..خواهرکی رو خیلی دوست دارم.چون دوازده سال هم شیراز زندگی کردم می تونم با لهجه شیرازی بخونم و لذتشو ببرم.مرسی که می نویسیشون.
مصی
ولی این داستان تشک و لک رو جاهای دیگه هم شنیدم ها!!!
نمی دونم داستانش چیه :)
ارسال یک نظر