صابخونه ام آیفونم را زد و گفت برام یه چیزی تو آسانسور گذاشته برم بردارم.
رفتم جلو آسانسور منتظر شدم تا بالا بیاد
در آسانسور را باز کردم دیدم توش
یه درختچه یاس سپید که پر از گله
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
اينستاگرام gisoshirazi
مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...
-
خب امروز با صدای خروس همسایه بیدار شدم و شادمان که آفتاب شده بود. بلند شدم و به عنوان صبحانه میوه خوردم . داخل ظرفهای غذای همسایه نبات ری...
-
مرد جوانی در زد گفت اردکشون اومده داخل حیاط ما،داشتم دنبال اردک می گشتم یک پسره را به جای اردکه پیدا کردم که تا منو دید پا گذاشت به فرار ...
-
متنفرم از تمامی داستانها و فیلمنامه های طول تاریخ که با جمله مشابه این شروع می شود: دختری زیبا ... این یک قانون کهن است: قهرمان زن نمی تواند...
۳ نظر:
مگه الان هم یاسها گل میدن؟ من فکر میکردم که دیگه تو تابستون یاسها گل نمیدن، مخصوصن یاس سفید( دستکم یاسهایی که من دیدهام آخرینشون سه هفتهی پیش دیگه گلهاش پژمرده شد).
من عاشق یاسم، عاشق!
منم دلم از این درختچه های خوش بو خواست.
هوای خونه ات حسابی پر بوهاش میشه حالا.
khosh be haalet....man ham az in saheb khouneh ha amikhad....ba yek asansour ke bouy yas bedeh...
akhe ma injaa chand ghafteh ii hast ke yeki be asansour e ma ogh zadeh:((((
ارسال یک نظر