۲۱ تیر ۱۳۹۲

اینجا غرب وحشی است، صدای ما را از تگزاس می شنوید

امروز یه خانم محترمی تو خیابون جیغ کشان از ماشینی دوید بیرون
راننده ماشین هم که آقای محترمی بود،‌با عصایی افتاده بود دنبالش
رها هم پیاده شد و رفت جلوی مرد را گرفت
مرده هم شروع کرد به رها و خانمه فحش دادن
رها خانمه را فرستاد تو ماشین خودش
مرده با عصایی زن را دنبال کرد و می خواست بزنه
که رها جلوش دراومد و عصای خورد کف دست رها
رها و خانم سوار ماشین شدند و راه با دست داغون راه افتاد
مرد هم سوار ماشین خودش شد و رفت
مردم همه نگاه می کردند
...

۷ نظر:

ناشناس گفت...

اوا

خب لابد زنش بوده!

Gistela گفت...

یعنی چی ناشناس؟

ناشناس گفت...

یعنی اینکه زن خودش بوده حتما دیگه.
دوس داشته دنبالش کنه P:
دعوای خانوادگی و اینا. حالا نقطه جوش آقای خونه توی خیابون به صد رسیده بوده.
مگه فقط تگزاسی ها دعوای زن و شوهری دارن.
عجبه ها

Unknown گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
mina گفت...

ناشناس، اون وقت از نظر تو، تو دعوای زن و شوهری، عادیه که یکی‌ با عصایی بیفته دنبال اون یکی‌؟

ناشناس گفت...

مینا
خب بستگی داره که چی دم دست باشه.
یه موقع لنگه کفشه، یه موقع دسته جارو، یه موقع عصا.
حالا شانس آوردین دعوا توی آشپزخونه اتفاق نیافتاد. وگرنه اون خانم محترم با ساطور آقای محترم سروکار داشتP:

ناشناس گفت...

من نا شناسهای بالا نیستم
چند ساعت پیش پستت رو خوندم گیس طلا. از خود پست به نظرم دردناکتر کامنت اول هست. که خداروشکر گویا طرف واقعا منظورش این نبوده و داشته کنایه میزده و به نظر میاد شوخی بوده.
اما این که هنوز آدمهایی هستند که اینطور فکر میکنند مو به تن آدم سیخ میکنه.
اگه ماجرا ادامه داره، مشتاق بقیه ش هستم.

اينستاگرام gisoshirazi

مدتها بود اينجا نيامده بودم فقط خواستم بگم زنده و سالم هستم و هر روز در اينستاگرام مي نويسم تشريف بياوريد اون ور منم تلاش مي كنم كه ...